بینش و نیایش های واله ابراهیمی
آقا جان دلم سخت گرفته،از خودم ،از این جامعه با مردمانش،از این جهان با همه موجودات،
از خودم که فقط روزای جمعه دلتنگت میشم و بقیه روزا غافلم از تو،از خودمی که اسیر گناه شده ام،اسیر نفس اماره شده ام.....
اما به عشق تو دارم تلاش میکنم تا تزکیه نفس کنم و لااقل بتونم این غفلت را کنار بزنم.....ولی آقا جان بی نگاه و اشاره شما این کار سخته و دشوار.....خودت دستمو بگیر و کمکم کن تا خوب بشم و بتونم عبد باشم.....
از جامعه ای که به اصطلاح شیعه هست و مسلمان ولی گناه و فسق و فجور سرتاسرش را فرا گفته،همه به فکر منافع خودشون هستن و انگار یادشون رفته که ما یک هدفی داریم و باید برای تحقق و ظهورش فقط خدایی باشیم و در خدمت خلق.....جامعه ای که میلیونها فقیر و اواره اش تو کوچه پس کوچه هاش سرگردانن و کسی هم به فکرشون نیس.....بعد ادعا دارن که ما مسلمانیم......
از جهانی که دیگر به واقع دنیا است و پست تر از ان چیز دیگری نیست،جنگ و جدال و قتل و کشتار شده کار مردمان این دنیا.......هر کسی ساز خود میزند و هر چی میخان به اسم خدا و دین انجام میدن......کمتر بگیم بهتره.......
اقا فقط تویی که میتونی همه ما را از ضلالت و گمراهی نجات بدی.......اقا همه ما را هدایت کن به صراط مستقیم و کمک کن بتوانیم در راه ظهورت لااقل اگه کار خوب نمی کنیم گناه نکنیم.
افسوس.... از این همه منیتی که در وجود ما نهفته....
و این منیت ما شده دجال وجودی ما....
لطيفا!
تا به کي خورشيد دل هايمان پشت ابر غيبت نهان خواهد ماند
تا به کي حسرت ديدار نور بر ديدگانمان سايه خواهد افکند
مهربانا!
تمام عمرمان در پاييز گذشت
در انتظار بهار روشنايي
خداوندا!
مرواريد هاي دلتنگي مان را حلقه هاي گلي ساخته ايم
سنگ فرشي باشد بر قدوم دلدار
کريما!
بهترين آفريننده خود را بر ما بنماي
آرزويمان
حضور نور
در کنارمان است
السلام عليک يا ابا صالح المهدي(عج)
هر لحظه را به گونه ای زندگی کن که گویی واپسین لحظه است،و کسی چه میداند؟شاید آخرین لحظه باشد......