یاس پرپر

عادتش این بود دیگران را دعا کند. مؤمنان را یک به یک نام مى‌برد دعایشان مى‌کرد. 
روزهای آخر اما خودش را هم دعا می کرد: ((یا الهی عجل وفاتی سریعا))  
علی را که می بیند گریه می کند، حسن را به سینه می چسباند و گریه می کند. 
گلوی حسین را می بوسد و گریه می کند، دست می کشد روی قلب زینب و گریه می کند.

همسایه ها به علی(ع) می گویند: ((سلام ما را به فاطمه برسان و بگو یا شب گریه کند یا روز)).  
فاطمه پیامشان می دهد که: ((به زودی از میانشان پر می کشد))
وضو می سازد و لباس نمازش را به تن می کند و به بستر می رود. 
ساعتی بعد دیگر کسی صدای گریه فاطمه را نمی شنود. دعای فاطمه مستجاب می شود. 
شبانه علی(ع) غسلش می دهد و به خاکش می سپارد و نجوا می کند آرام: 

بی تو کبوتر دلم به سینه پر نمی زند
کسی به خانه ی علی حلقه به در نمی زند
فاطمه جان حسین تو بی تو غذا نمی خورد
حسن ز دوری رخت خنده دگر نمی زند
ای گل نازنین من! همسر بی قرین من!
زینب تو بدون تو شانه به سر نمی زند
خیز ز جا و با علی روی به سوی خانه کن
که میخ در به سینه ات بوسه دگر نمی زند
آب بر آتش دلم خیز و به اشک خود بزن
که مرهمی به زخم دل سوز جگر نمی زند
کنار قبر مخفی ات ورد زبانم این بود
بی تو به بام خانه ام پرنده پر نمی زند
 

التماس دعا 

ویژه نامه ولادت با سعادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله-3

حضرت محمد

 چراغ همیشه روشن

امشب، جبرئیل امین، دستی در نور و دستی در آینه دارد. شبی است که آفتاب حجاز، سر از مشرق روشنایی برمی‏آورد و این شب بی‏سحر را فرمان هجرت می‏دهد.

امشب چه شبی است، شب بی‏تکرار عبداللّه‏ و اینک، از او فرزندی خواهد آمد که جهان را بر پله اول خراجش نهادند تا او بپذیرد و آسمان را طفیلی آستانش گذاشتند تا قدرش، عالمی را حیران نماید. مردی می‏آید تا بهار، بر قدم‏هایش بوسه زند و پرنده‏های یخ‏بسته پاییز، بار دیگر سرود میلادش را تکثیر کنن و حجاز، از نوازش دستانش، این شهرت پنهان را از او هدیه گیرد.

به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

ویژه نامه آغاز امامت حضرت ولی عصر(ع)-1

دل نوشته‌ای برای مهدی فاطمه(علیهماالسلام)

امام زمان(ع)

شعبان فرا می رسید، همه خودشان را برای جشن های اعیاد مذکور آماده می کردند تا در نهم ربیع الاول و نیمه ی شعبان، به اوج جشن و سرور و شادمانی خودشان برسند. ما هم به تبع جامه ای که در آن زندگی می کردیم، منتظر بودیم که این روزها فرا برسد تا همرنگ و هم صدا با دیگر محبّان اهل بیت(علیهم السلام)، کوچه ها را چراغانی کنیم، حجله ی امام زمان برپا کنیم، در جشن هایی که مولودی خوانده می شد شرکت کنیم و شاد باشیم از اینکه در جشن تولد و آغاز امامت اماممان شرکت کرده ایم.

در سال های اخیر به خاطر رغبت فراوان و احساس مسئولیت نسبت به اینکه من هم باید برای امامم کاری انجام بدهم و دستی بر آتش داشته باشم، با چند نفر از دوستانم در هیئت متوسلین به حضرت فاطمۀ الزهرا (سلام الله علیها) هر سال در حیاط مسجد جامع حجله ی امام زمان برپا می کردیم، برای طرح سیصد و سیزده هزار صلوات ثبت نام می کردیم، اطراف مسجد را آزین بندی می کردیم و برای شب میلاد و آغاز امامت ، سخنران و مداح دعوت می کردیم. در پایان مراسم هم به همه شربت و شیرینی تعارف می کردیم و می گفتیم الحمدلله که امسال هم جشن با شکوهی برپا شد و به اصطلاح در حریم اهل بیت (علیهم السلام) آبروداری کردیم.

به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

بینش و نیایش های واله ابراهیمی

سلام آقای مهربونی،سلام ای مرد غریب روزگار،سلام بر تو ای مهربانتر از پدر،

آقا جان دلم سخت گرفته،از خودم ،از این جامعه با مردمانش،از این جهان با همه موجودات،

از خودم که فقط روزای جمعه دلتنگت میشم و بقیه روزا غافلم از تو،از خودمی که اسیر گناه شده ام،اسیر نفس اماره شده ام.....

اما به عشق تو دارم تلاش میکنم تا تزکیه نفس کنم و لااقل بتونم این غفلت را کنار بزنم.....ولی آقا جان بی نگاه و اشاره شما این کار سخته و دشوار.....خودت دستمو بگیر و کمکم کن تا خوب بشم و بتونم عبد باشم.....

از جامعه ای که به اصطلاح شیعه هست و مسلمان ولی گناه و فسق و فجور سرتاسرش را فرا گفته،همه به فکر منافع خودشون هستن و انگار یادشون رفته که ما یک هدفی داریم و باید برای تحقق و ظهورش فقط خدایی باشیم و در خدمت خلق.....جامعه ای که میلیونها فقیر و اواره اش تو کوچه پس کوچه هاش سرگردانن و کسی هم به فکرشون نیس.....بعد ادعا دارن که ما مسلمانیم......

از جهانی که دیگر به واقع دنیا است و پست تر از ان چیز دیگری نیست،جنگ و جدال و قتل و کشتار شده کار مردمان این دنیا.......هر کسی ساز خود میزند و هر چی میخان به اسم خدا و دین انجام میدن......کمتر بگیم بهتره.......

اقا فقط تویی که میتونی همه ما را از ضلالت و گمراهی نجات بدی.......اقا همه ما را هدایت کن به صراط مستقیم و کمک کن بتوانیم در راه ظهورت لااقل اگه کار خوب نمی کنیم گناه نکنیم.

افسوس.... از این همه منیتی که در وجود ما نهفته....

 و این منیت ما شده دجال وجودی ما....

 
 لطيفا!

تا به کي خورشيد دل هايمان پشت ابر غيبت نهان خواهد ماند


   تا به کي حسرت ديدار نور بر ديدگانمان سايه خواهد افکند


  مهربانا!

 تمام عمرمان در پاييز گذشت


 در انتظار بهار روشنايي  


 خداوندا!

 مرواريد هاي دلتنگي مان را حلقه هاي گلي ساخته ايم

  سنگ فرشي باشد بر قدوم دلدار  

 کريما!

بهترين آفريننده خود را بر ما بنماي

 آرزويمان

 حضور نور

 در کنارمان است

السلام عليک يا ابا صالح المهدي(عج)