نصایح اخلاقی برای سالکان (2)

شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی

فرزند ايشان نقل می کند :

پدرم ، در کلیه ساعات روز و شب، برای رفع حوائج حاجتمندان و درماندگان؛ آماده بودند.

روزی عرضه داشتم: خوبست برای مراجعه مردم وقتی مقرر شود.

فرمود:

« پسرم، لیس عند ربّنا صباح و لا مساء: آن کس که برای رضای خدا، به خلق خدمت می کند، نباید که وقتی معین کند. »

پدرم در ابتدای شبها پس از انجام فریضه، به نگارش پاسخ نامه ها و انجام خواسته های مراجعان مشغول و سپس مدتی به مطالعه می پرداختند. از نیمه های شب تا طلوع آفتاب به نماز و ذکر و نوافل و تعقیبات سرگرم بودند. پس از طلوع خورشید اندکی استراحت می فرمودند و بعد از آن تا ظهر به ملاقات و گفتگو با مراجعان و تهیه و ساخت دارو برای بیماران می نشستند و بالاخره عصرها برای تدریس به مدرسه میرفتند و پس از آن نیز به پاسخگوئی و رفع نیازمندی محتاجان و گرفتاران مشغول بودند و در تمام سال به تفاوت ایام و اختلاف احوال پس از طلوع آفتاب و یا ساعتی بعد از ظهر استراحتی کوتاه می فرمودند.

به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

نصایح اخلاقی برای سالکان (1)

1- حقیقت را باید از شریعت تحصیل نمود

بخشی ازیك نامه از آیت الله شیخ حسنعلی نخودكی اصفهانی (متولد 1297 هـ.ق)

عرض می‌کنم که روح طریقه حقیر، توجّه به نماز و معانی و نکات آن، درجه به درجه است. یعنی اشخاصی که مایل به طریقه حقیر هستند اول باید معانی صوری نماز را بفهمند، بعد تأویلاتی که عرض شد و بعد نکات دیگر. به همان نحو که مولانا الصادق علیه‌السلام در کلمه «ایّاکَ نَعبُدُ کَرَّرَها حتی غشی علیه» یعنی «[کلمه ایاک نعبد را] آنقدر تکرار فرمودند که حال بیهوشی به آن حضرت دست داد»، نه اینکه بی‌اعتنایی به احکام شرع باشد و تمام توجه به اذکار معطوف گردد. حقیقت را باید از شریعت تحصیل نمود.

حقیر طالب این مقام و سالک این راه بوده و بستگان این حقیر را نیز اعلام کنید که حقیقت را که ما در طلب آنیم باید از همین شریعت تحصیل کنیم و نه از جای دیگر، به همان نحو که ائمه علهیم‌السلام رفتار نموده و مشایخ ما تحصیل کرده‌اند. دیگران طریقتی که دارند غیر از این است و ما طالب و سالک آن نیستیم. باری خدا می‌‌داند که عقیده حقیر به سرکار غیر از این است که خیال کرده‌اید، اما چه کنم که خیال شما غیر از خیال حقیر است. حقیر هر چه دارم از همین طریقه پیدا کرده‌ام، جز آنکه صبوری می‌خواهد، چه کنم که خدا نمی‌خواهد.

کُن عَن اُمورِکَ مُعرِضاً                            وَکِّلِ الاُمورَ اِلَی القَضَا 1

فدایت شوم طریقه حقیر همین بوده است. تصرّف خود را كنار بگذارید و خود را به خدا سپارید؛

"ألیسَ اللهُ بِکافٍ عَبدَهُ؟" 2. امیدوارم خداوند به زودی فرج برساند، ولی تصرّف خود را کنار گذارید. معنای توکّل، واگذار نمودن امر است به خدای.

کار خود گر به خدا باز گذاری حافظ                        ای بسا عیش که با بخت خدا داده کنی

 

منبع:آوینی/نامه‌های عرفانی


پی‌نوشت‌ها:

1- از دنیا خود روی‌گردان، و امور خود را به قضای الهی واگذار.

2- آیا خدا کفایت کننده بندگانش نیست؟ سوره زمر: آیه 36.